مصیبت وارده
به نام او و سلام او
حافظ! وظیفه تو دعا گفتن است و بس
در بند آن مباش که نشنید یا شنید
از تمام دوستانی که غیبت کبرای بنده را تحمل کردند و برای فرج من دعا نمودند متشکرم.
به دلایلی نقل مکان کرده ایم به این بیغوله و از ذکر آدرس قبلی، خودداری میکنم. هرکه آدرس قبلی را دارد زهی سعادت.
ولی دیگر به سراغ آن نخواهم رفت. ولی اگر میدانستم اگر دیگر ننویسم این همه بازدید کننده خواهم داشت، زودتر از اینها... الخ
از این پس بگونه دیگری خواهم بود. بهتر شده ام یا بدتر نمیدانم ولی فقط بدانید
یک. از خاطره نویسی بیزارم؛
دو. از تجویز نسخه های ناشدنی ایضاُ؛
سه. میخواهم خودم باشم و نه آنچه دیگران بخواهند آن باشم
چهار. یک تریبون دوطرفه داشته باشیم
پنچ ندارد
به عنوان مطلب اول از سری جدید، شعری را که خیلی وقت پیش سروده ام بخوانید:
گفتم شبی با مطربی این پرده های راز چیست؟
این ساز و این آواز مهر، این زخمه و مضراب چیست؟
گفتا اگر کس در جهان داند که این آوا، ز چیست
آن مطرب مهتابرو وآن دیگرش مضرابچیست
بزودی ظاهر سایت را بهبود خواهم بخشید. انشاءالله
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home